مقاله علمی ـ پژوهشی "نقش روشنفکران ایرانی در همسوسازی ایران باستان و تجدد در عصر رضا شاه" در مجله رهیافتهای سیاسی و بینالمللی دانشگاه شهید بهشتی شماره 27، پاییز 1390 منتشر شد.
مقاله علمی ـ پژوهشی "نقش روشنفکران ایرانی در همسوسازی ایران باستان و تجدد در عصر رضا شاه" در مجله رهیافتهای سیاسی و بینالمللی دانشگاه شهید بهشتی شماره 27، پاییز 1390 منتشر شد.
کمیته جامعه شناسی سیاسی ایران انجمن علوم سیاسی ایران برگزار می کند:
جلسه نقد و بررسی کتاب
درآمدی بر جامعهشناسی سیاسی تنوع قومی: مسائل و نظریهها
نویسنده: دکتر علی کریمی
(ناشر: سمت)
با حضور
دکتر مجتبی مقصودی
دانشیار دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
دکتر قدیر نصری
عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی
دکتر محمدسالار کسرایی
عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی انقلاب اسلامی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی
زمان: پنج شنبه 18 خرداد
ساعت : 17 الی 19
محل برگزاری: دفتر انجمن علوم سیاسی ایران
خیابان انقلاب، بین فخر رازی و دانشگاه، خیابان لبافی نژاد، نبش کوچه انوری، شماره 1
وقایع محیط زیستی یکی از ویژگی های جدا نشدنی زندگی آدمیان در عصر حاضر شده است که در کشورهایی همچون ایران با شرایط دردناک مضاعفی روبروست. ریخت و پاش انبوه زباله های پلاستیکی و تجزیه ناشدنی بسیاری از هم وطنانمان در طبیعت گویای بی توجهی آنها به محیط زیست است که متاسفانه روز به روز در حال ازدیاد می باشد. این مساله بیش از آنکه به دولت برگردد به رفتار شناسی ما ایرانیان مرتبط می شود که از ابعادی جامعه شناسانه و روانشناسانه برخوردار است و بایستی به طور مجزا آن را بررسی کرد.
اکنون در این نوشتار کوتاه بنا ندارم که به این بی اخلاقی های بعضی از هم وطنانم بپردازم. بلکه می خواهم از رنج بخشی از هم وطنانم که درشرایط محیط زیستی بکر و استثنایی و در عین حال سخت زندگی می کنند سخن بگویم. از هموطنانم در شهر تاریخی دیلمان و روستاهای اطراف آن.
جدا از سختی معیشت این عزیزان که از راه کشاورزی و بعضاْ دامداری پراکنده تامین می شود این روستاییان زحمت کش دو سالی است که با تهاجم حیرت انگیز صدها هزار و به واقع میلیونها ملخ مواجه هستند که به محصولات کشاورزی آن ها آسیب فراوانی می زند. طی چند روز گذشته این عزیزان زحمت کش را درمانده دیدم که با سم پاشی های مقطعی در صدد ممانعت از رشد بچه ملخ های بجا مانده از سال گذشته هستند. با گشت و گذاری در کوههای اطراف فاجعه را بسیار عمیق یافتم. انبوهی از صدها هزار ملخ های ریز و سیاه که به شدت در حال رشد و آسیب به این خطه از دیار تاریخی، کوهستانی و زیبای شمال ایرانند. این منطقه تاریخی که به لحاظ گردشگری در همه فصول از زیبایی منحصر به فردی برخوردار است مورد بی توجهی کارشناسان محیط زیست و مسئولان دولتی مواجه شده است. به نظر می رسد لازم است اولاْ آموزش های لازم به روستاییان عزیز در برخورد با این موضوع مد نظر قرار گیرد و کارشناسان میهن عزیزمان نیز علت شیوع این واقعه را تبیین نمایند.
آسیب به محصولات کشاورزی این منطقه به تمامی وجوه زندگی دیلمانیان آسیب می زند و راه مهاجرت و رها کردن زندگی پیش روی را برای جوانان این دیار فراهم می کند. افزایش امکانات و ایجاد جاذبه های درآمدی و اشتغال در صنایع گردشگری همه و همه در گرو حل مشکلات کوچک و به ظاهر پیش پا افتاده ای است که از دید بسیاری پنهان است.
انتشار کتاب
«انقلاب اسلامی و نبرد نمادها»
توسط انتشارات پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی
این کتاب حاصل دو سال کار مستمر در دوره دانشجویی دکتری علوم سیاسی است که با راهنمایی های استاد دانشمندم دکتر احمد نقیب زاده استاد محترم دانشگاه تهران سامان یافت.
تاکنون از منظر اقتصادی٬ سیاسی٬ طبقاتی٬ فرهنگی و اجتماعی٬ انقلاب اسلامی مورد پژوهش اندیشمندان محترم ایرانی و خارجی قرار گرفته بود و ازمنظر سمبولیک کاری صورت نگرفت. از این رو کتاب حاضر از منظر سمبولیک (نظریه بوردیو٬ جامعه شناس فرانسه) به زمینه های شکل گیری انقلاب اسلامی پرداخته و مدعی ارایه نظریه ای جدید در خصوص انقلاب اسلامی ایران است. نویسنده٬ از نقد و نظر تمامی خوانندگان و نویسندگان محترم استقبال می کند و با میلی وافر آن را خواهد خواند.
عناوین بخشها و فصول:
بخش اول: مباحث نظری
فصل اول: جامعهشناسی نمادها
فصل دوم: قدرت نمادین
بخش دوم: جهان نمادین ایران
فصل سوم: تاریخچه و ابعاد جهان نمادین ایران باستان
فصل چهارم: تاریخچه و ابعاد جهان نمادین اسلامی- شیعی
بخش سوم: تجدد و گسست در جهان نمادین ایران
فصل پنجم: تاریخچه و ابعاد ورود تجدد
فصل ششم: نقش روشنفکران در همسوسازی ایران باستان و تجدد
فصل هفتم: جهان نمادین رضاشاه پهلوی
فصل هشتم: جهان نمادین محمدرضا شاه پهلوی
بخش چهارم: شکلگیری انقلاب اسلامی
فصل نهم: نقش روشنفکران در شکلگیری جهان نمادین اسلامی- شیعی
فصل دهم: نقش روحانیان در شکلگیری جهان نمادین اسلامی- شیعی
فصل یازدهم: نبرد نمادها و پیروزی انقلاب اسلامی
فراخوان دعوت به شرکت در همایش نخستین یادمان فرهیختگان دانش سیاست
نخستین همایش یادمان فرهیختگان دانش سیاست، همراه با رونمایی و اهدای تندیس انجمن علوم سیاسی ایران، توسط انجمن علوم سیاسی ایران و با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، بنیاد مصلی نژاد و پژوهشکده چشم انداز و آینده پژوهی در چهارشنبه 17 اسفند 1390، ساعت 16 الی 19، در خانه اندیشمندان علوم انسانی واقع در خیابان شهید استاد نجات اللهی- نبش خیابان ورشو، برگزار می شود.
اجرای زنده قطعاتی از موسیقی سنتی، پخش 2 نماهنگ در "بزرگداشت یاد و خاطره اساتید" و "انجمن علوم سیاسی ایران"، رونمایی از برنامه راهبردی انجمن علوم سیاسی ایران و چند سخنرانی در بزرگداشت اساتید بخشی از برنامه های این همایش خواهد بود.
به نام خدا
انجمن علوم سیاسی ایران و پژوهشکده مطالعات استراژیک خاورمیانه برگزار میکنند:
همایش مطالعات خاورمیانه در ایران
سخنرانان:
دکتر کاظم سجادپور (دانشیار دانشکده وزارت امور خارجه): وضعیت مطالعات خاورمیانه در ایران
دکتر ابراهیم متقی (استاد دانشگاه تهران): نگرشهای مختلف مطالعات خاورمیانه در ایران
دکتر کیهان برزگر (استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات و رئیس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه): اهمیت مطالعات خاورمیانه در روابط بینالملل
دکتر امیرمحمد حاجییوسفی (دانشیار دانشگاه شهید بهشتی): اسرائیلشناسی در ایران
دکتر علیرضا سلطانی (استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهرانمرکزی): مطالعات اقتصادسیاسی وتوسعه خاورمیانه در ایران
دکتر قدیر نصری (استادیار دانشگاه تربیت معلم): آسیبشناسی خاورمیانهپژوهی در ایران: نقد پنج رهیافت، طرح یک الگو
نقد و بررسی توسط:
دکتر شجاع احمدوند، استادیار دانشگاه علامه طباطبائی
دکتر سیدعبدالامیر نبوی، استادیار پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی
بخش پایانی همایش به ارائۀ نقد و نظرات آزاد استادان، پژوهشگران و دانشجویان حاضر اختصاص خواهد داشت.
زمان: پنجشنبه اول دی ماه 1390، ساعت 15 تا 19
مکان: بلوار کشاورز، خیابان شهید نادری (سهیل)، پلاک 8، تالار مرکز پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه
شانزدهم آذر روز دانشجو و روز آرمانهای درون خفته را به همه دانشجویان و
رهپویان راه علم و دانش تبریک می گویم. بخوانید، بیاندیشید و بنویسید.
خواهید دید که اندیشه به مانند آب روان به حرکت در می آید و به دریایی
بزرگ تبدیل می شود.
گردش نخبگان حاکم یکی از ابزارهای ضروری در هر نظام سیاسی است که می تواند ثبات و کارآمدی یا بی ثباتی و فرسودگی آن نظام را سبب شود. سالها پیش نظریه پرداز برجستۀ ایتالیایی "پاره تو" به لحاظ نظری گردش نخبگان را مساله ای طبیعی و ضروری برای نظام های سیاسی معرفی کرد. "پاره تو" معتقد بود بر مبنای روال هر جامعۀ سیاسی هر از چند گاهی نخبگان قدیمی با نخبگان جدید جابجا می شوند. از نظر وی هر گاه نخبگان حاکم به سن روباه صفتی(پیری و محافظه کاری) سوق یافتند و شیر صفتان(شجاع دلان) در درون بخشی از توده ها پیدا شدند گردش نخبگان به مساله ای ضروری و اجتناب ناپذیر تبدیل می شود و نخبگان قدیمی با نخبگان جدید جابجا می گردند.
پس از کودتای 28 مرداد 1332 شمسی و سقوط دولت مصدق در ایران، محمد رضا پهلوی فارغ از مزاحمت های نخبگان قدیمی و ساختاربخش همچون قوام و مصدق و سرکوبی نیروهای سیاسی، روشنفکران و احزاب سیاسی با تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت ایران(ساواک) در صدد برآمد به شیوه ای غیردموکراتیک و بدون اتکاء به نخبگان مستقل، جابجایی وسیعی در میان نخبگان حاکم ایجاد کند تا توسعه و نوسازی به سبک پهلوی را در ایران با سرعتی هرچه تمامتر به سرانجام برساند. بدین منظور پس از کودتا با کنار گذاشتن جمع کثیری از نخبگان عصر رضا پهلوی و پا به سن گذاشته، در جستجوی نخبگانی جدید، گوش به فرمان و فرمانبر بود که بدون چون و چرا توسعه و نوسازی مدّ نظر وی را به سرانجام برسانند. شاه نمی خواست شاه مشروط باشد و در این رهگذر طی یک دهه تغییرات وسیعی در هیات حاکمه پدید آورد تا اصلاحات ارضی و دیگر برنامه های نوسازگرایانۀ خود را به اجرا در آورد. سیاست جابجایی نخبگان حاکم در ظاهر موفق بود و وی با اتکاء به نخبگانی جدید و گوش به فرمان در کانون ترقی نظیر "حسنعلی منصور و هویدا" توانست منویات خویش را در عرصۀ عمل اجرایی کند. بعدها نیز افزایش قیمت نفت نیز به کمک شاه آمد و او با حرکت های نمادینی همچون جشنهای 2500 ساله و نگارش کتابی تحت عنوان به سوی تمدن بزرگ، آیندۀ ایران را دست نیافتنی و همسان با کشورهای صنعتی معرفی کرد.
چندی نگذشت که بی توجهی به عرصۀ عمومی از سوی رژیم پهلوی، گفتمانی جدید در حاشیه برمبنای غرب ستیزی و بومی گرایی شیعی شکل گرفت و طومار جهان نمادین پهلوی را که مبتنی بر تجدد و ایرانیت بود در هم پیچید.
تجربۀ رژیم پهلوی در جابجایی نخبگان حاکم مقابل دیدگان جمهوری اسلامی قرار دارد. بر همین اساس جمهوری اسلامی طی سه دهه اجازۀ فضای تنفسی به گفتمان حاشیه ای را می داد تا در کنار گفتمان حاکم در عرصه های فرهنگی و اجتماعی حضور پیدا کند. با این همه از آنجا که تمامی رژیم ها بی نیاز از جابجایی نخبگان حاکم نیستند؛ جمهوری اسلامی نیز ناگزیر از گردش نخبگان برای تداوم حیات سیاسی است. بر همین اساس نخستین گردش نخبگان حاکم به معنای وسیع آن در سال 84 صورت گرفت که نخبگانی جدید با شعار مبارزه با فساد و انکار 16 سال مدیریت ناکارآمد، نخبگان پیشین را کنار گذاشتند. با این همه جابجایی مزبور چندان خوشایند نبود و پس از چندی نارضایتی های سیاسی از آن بالا گرفت. دلایلی نظیر بی ثباتی سیاسی پیش آمده در انتخابات ریاست جمهوری 88، ناکارآمدی های مدیریت اقتصادی و سیاسی دولت در عمل به بسیاری از وعده های داده شده، بی اعتنایی دولت به بعضی از مصوبات مجلس، افزایش تنش سیاسی میان مجلس و دولت و ماجرای تغییر وزیر اطلاعات سبب شد که موفقیت جابجایی نخبگان حاکم با تردید و ابهام روبرو شود. از سویی بسیاری از نخبگان قدیمی پا به سن گذاشته اند و از سوی دیگر به منظور تداوم موفق جمهوری اسلامی نیاز به نخبگان جدید اجتناب ناپذیر می باشد، بر همین اساس این موضوع به یکی از مهم ترین دغدغه های جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
طی دهۀ 40 و 50 شمسی رژیم پهلوی با اتکاء به دو لایۀ فرهنگی ایرانیت و تجدد، توسعه و نوسازی را در ایران دنبال می کرد و اسلامیت را به عنوان یکی از مهم ترین عناصر هویتی ایران به کناری نهاده بود، اما با وقوع انقلاب اسلامی ترکیب اسلامیت با ایرانیت در دستور کار نظام جدید قرار گرفت و ضدیت با غرب را به عنوان مهمانی مهاجم و ناهمساز در مقابل آرمانهای انقلابی قرار داد. اصلاح نظام اداری، دانشگاهی و تمامی ارکان کشور از غربزدگی یکی از مهم ترین اقدامات عملی نظام جدید بود. با این همه غرب نیز کوتاه نیامد و هر دهه به رنگی دیگر درآمد تا نشان دهد که تنها نمی توان تکنیک را اخذ کرد و به فرهنگ آن بی اعتناء بود. گسترش و افزایش شبکه های رادیویی، تلویزیونی و بعدها شبکه های مجازی و ارتباطی جدید اساساً هر آنچه را که رنگ و بویی از اصالت و بومی گرایی داشت دود کرد و به هوا برد. نگرانی از بی هویتی و مسخرگی زندگی روزمره و تاثیر پذیری از غرب تا بدان حد شیوع یافت که مسئولین جمهوری اسلامی از آن احساس نگرانی کردند و راه هایی را برای مداوای آن دنبال نمودند. بسیاری از واکنشهای سیاسی و اجتماعی طی دو دهۀ اخیر در عرصۀ عمومی نیز برآمده از این تضاد ایدئولوژیکی بود که ریشه های آن به تضاد میان عناصر هویتی انقلاب اسلامی با عناصر نمادین غرب برمی گردد.
اکنون پس از دو دهه مناقشات سیاسی، جمهوری اسلامی به آرامش نیاز دارد تا سیاست توسعه ای خود را با تکیه بر جهان نمادین اسلامی و ایرانی دنبال کند. این جهان نمادین مولفه هایی دارد که حضور آن در معماری، شهر سازی، برگزاری مراسمات آیینی و ظاهر و زبان آدمیان به کلی مشهود است. بدین ترتیب طراحی الگوی اسلامی، ایرانی پیشرفت به عنوان نقشۀ راه جمهوری اسلامی سعی دارد تمامی عناصر لازم برای استمرار نظام آینده را گردآوری نماید.
نکتۀ اساسی و مهم اینست که بلاخره چه کسی یا کسانی و یا گروهی باید این الگوی نمادین جمهوری اسلامی را در عرصۀ عمل پیاده نمایند؟
اینجاست که جابجایی نخبگان حاکم از اهمیت حیاتی برخوردار می گردد. با ناکارآمدی نخبگان جدید در سال 84 به نظر می رسد جمهوری اسلامی نیازمند نیروهایی جدید - با مشخصه هایی که ذکر خواهم کرد- است تا آیندۀ خود را تضمین نماید. شاخص های زیر از اهم ویژگی هایست که جمهوری اسلامی خواستار آنست.
یکم، اساس جمهوری اسلامی در پاسداشت اسلام شیعی است. بنابراین اولویت اساسی نخبگان حاکم در اجرای سیاست های توسعه ای؛ عمل به توصیه های عالمان دینی و در نظر گرفتن حساسیت های آنان و تبعیت از ولایت می باشد. ولایت؛ اصل اساسی در عدم انحراف از مبانی دینی در جمهوری اسلامی تلقی می شود. روی هم رفته اجرای سیاست های توسعه ای نیز نباید با مبانی دینی نظام دچار زاویه گردد.
دوم، حل مشکلات اقتصادی نظیر رهایی از اقتصاد نفتی، ممانعت از فسادهای بزرگ، رفع تورم و کاهش فقر و بیکاری از دیگر مواردیست که جمهوری اسلامی از نخبگان جدید طلب می کند.
سوم، دوری از منازعات سیاسی و فرسایشی نیز از دیگر درخواست های جمهوری اسلامی از نخبگان جدید در اجرای سیاست توسعه ای در آینده است تا ایران به قدرتی انکار ناپذیر در منطقه تبدیل گردد.
علی رغم وجود این تقاضا ها برای توسعه در درون نظام، به نظر می رسد سیاست توسعه ای بدون همراهی نخبگان فکری مستقل با توفیق چندانی روبرو نخواهد شد. در نتیجه جمهوری اسلامی برای رسیدن به پیشرفت و عدالت در دهۀ چهارم نیازمند همکاری نخبگان مستقل با خود است.
تصورم بر اینست که جمهوری اسلامی طی دو سال آینده به جابجایی نخبگان حاکم اقدام خواهد کرد تا خیال خود را از اجرای سیاست توسعه ای بر مبنای الگوی اسلامی، ایرانی آسوده سازد. هرچند تلقی آن از ایرانیت نیز اساساً با تلقی ملی گرایان از ایرانیت متفاوت است.
به طور کلی دوری از رادیکالیسم و وفاداری به آرمانهای جمهوری اسلامی مهم ترین شاخصه هایست که نخبگان حاکم باید از آن برخوردار باشند، هر چند اجرای موفق هرگونه سیاست توسعه ای بدون همراهی و همکاری نخبگان مستقل فکری امکان پذیر نمی باشد.